بازي وسرگرمي

شکل می گیرد که اندازه و وسعت اخلاقیات انسانی تا چه حدی است؟


نمی توان به راحتی از کنار برگه هایی که به بردگی،تبعیض نژادی و جدا کردن فقیر و ثروتمند مربوط می شوند،گذشت و یا آن ها را نادیده گرفت و از کتاب ها پاکشان کرد.این وقایع واقعا رخ داده اند و در «بایوشاک:بیکران» به بهترین شکل نشان داده شده است.
این بازی یکی از شجاع ترین بازی های عمرم است.در حالی که شما در خیابان های بهشت مانند کلمبیا حرکت می کنید، پوسترهایی را می بینید که چینی ها و آفرقایی-آمریکایی ها را به شکل شیطان هایی به تصویر می کشند.شما افراد نقاشی(آدمهایی که رو دیوار با اسپری چیزای مختلف می نویسن) را در گروه های زنجیره ای مختلف می بینید،آن ها معمولا حرف “N” را می کشند.
در یک نقطه شما از یک سالن سرد و مرطوب عبور می کنید،در سمت چپ خود یک توالت خراب را می بینید که رویش نوشته شده :”فقط ایرلندی ها و رنگین پوستان”.
۴۰ گام که جلوتر بروید با فرش های قرمز مجللی مواجه می شوید،که به حمامی زیبا و مجلل برای سفید پوستان ختم می شود.درون اتاق مرد سیاه پوست مودبی را می بینید که منتظر است تا دستان شما را خشک کند.
این شوک آور است،اما irrational games این کار را برای توهین به بازی ها یا تیتر های جنجالی سایت ها انجام نداده است.
بر اساس قوانین زکری کامستاک پیامبر،کلمبیا بهشت اشتباهی است که فرزندانش را با اسباب بازی های نظامی و پروپاگوندای افراطی (تبلیغات) سرگرم می سازد و آن ها را به سربازانی تبدیل می کند که حاضرند جانشان را در راه ایده آل های پیچیده اش فدا کنند.در پس این پوسته ی زیبا و جذاب،جهانی وحشی و آکنده از دورویی و تاریکی وجود دارد.
سپس قهرمان «بوکر دویت» وارد شهر می شود و اتوپیای آسمانی بی نقص کامستاک را روی محورش می چرخاند و تاریکی و مرگ وصف ناپذیری را برپا می کند.او مردی عمیق و پیچیده و مرموز است،کسی که شما در طول ۱۲ ساعت بازی خود همچنان در پی شناختش هستید.
پس از چند پیچ و خم در داستان بازی،دویت مجبور می شود که کلمبیا را به دنبال «الیزابت» جست و جو کند،بچه ی ولخرجی که گفته می شود شهر را به سعادت و موفقیت سوق خواهد داد.احتمالا وقتی اولین بار بازی را شروع می کنید،مانند انسان های گیج و مبهوت در خیابان های بازی به این طرف و آن طرف می روید.
با وجود دورگردهای فروشنده،کشتی های پرنده که به آرامی از بالای سرتان حرکت می کنند و همگی با رنگ های قرمز آبی و سفید تزیین شده اند،هیچ فضایی از صفحه نمایش خالی نمی ماند.بازی از نظر فنی فوق العاده است،حتی باوجود این که بعضی از بافت ها در ایکس باکس ۳۶۰ از نزدیک کمی ناواضح به نظر می رسند.
حس وحشت در طول بازی وجود دارد.این به بدن شما نفوذ می کند و تا پایان بازی شما را رها نمی کند.شما قبل از شروع بازی نیز می دانید که بازی پیچش های روایی فراوانی خواهد داشت،ولی irrational games به گونه ای شواهد و گمراهی ها را در مقابل شما قرار می دهد که شما را به حدس زدن وا می دارد.سرگیجه آور است و معمولا بسیار جذاب!
از نظر مکانیزم بازی،بایوشاک خوب عمل می کند.شباهت های واضحی با بازی اصلی وجود دارد.مثل شکاندن کانتینر ها برای بدست آوردن پول و غذا،دستگاه های خودکار خرید و فروش که مهمات و کیت های پزشکی می فروشند،در کنار آپگرید هایی برای سلاح ها و قدرت ها.


این نیروهای فراطبیعی قدرت های مانند shock jockey را در اختیار بوکر قرار می دهند که به واسطه ی آن می تواند دشمنان را با برق بکشد.شما از آن می توانید برای از کار انداختن کلید ها هم استفده کنید.
در کل ۸ «ویگور» در بازی وجود دارد که بخش اکشن را بسیار قوی می کند.شما در بسیاری از بخش ها می توانید بدون استفاده از آن ها نیز کارتان را انجام دهید چرا که قدرت تخریب آن ها در اوایل خیلی زیاد نیست.
با پیشروی در بازی و آپگرید کردن نیروهایتان،کم کم می توانید به آن ها اتکا کنید و در حمله هایتان از آن ها بهره ببرید.اما حتی باوجود آپگرید این نیرو ها،ممکن است آن طور که شما انتظار دارید قدرتمند نباشند.
البته شما می توانید از ویگورها به شکل ترکیبی استفاده کنید.منفجر کردن دسته ای از نگهبانان با bucking bronco باعث می شود آن ها روی هوا معلق بمانند،حال شما می توانید با devils kiss یا undertow آن ها را به شکل های جالبی نابود کنید.آلمان هایی از استراتژی در بازی وجود دارد،هرچند بسیار کمرنگ است.

سپس شما با الیزابت مواجهید،قلب روایت های بازی بایوشاک: بیکران

او همراهی عالی است، و کسی است که هیچ گاه لازم نیست نگرانش باشید یا از او مراقبت کنید.با توجه به سنگر گیری ها یا آیتم هایی که طی مبارزه ها به شما می دهد،هوش مصنوعی اش فوق العاده است.شما همچنین می توانید از توانایی reality warping او برای قوی تر کردن «دویت» در مبارزه ها استفاده کنید.
نمونه ای از این را می توانید هنگام کنترل کشتی کامستاک ببینید.شما میان منطقه ی وسیعی پر از ریل های اسکای هووک (skyhook) و قطارهایی که برای حرکت کردن از آن ها استفاده می کنید،مبارزه می کنید.توانایی الیزابت در باز کردن شکافهایی که “tears” نامیده می شود،کمک شایانی به پیشرویتان می کند.
یکی از هیولاهایی که با آن روبرو می شوید songbird است.او برای مردم می جنگد ولی می خواهد که خیابان ها را از خون سفید پوستان طبقات بالا پر کند.او و «کامستاک» شخصیت بسیار مشابهی دارند،هردو دیکتاتور هایی هستند که از سویی دیگر برای رسیدن به تاج و تخت کلمبیا با هم مبارزه می کنند.
بازی دقیقا در همان دامی گیر می افتد که برای dead space3 اتفاق افتاد،یعنی تمرکز بازی از محیط های بسته به محیط های باز پر از دشمن تغییر پیدا می کند.

همه ی دشمنان موجود در بازی را بکش،تا در بازی پیشروی کنی.

شما زمان کافی برای گشت و گذار در محیط بازی ندارید.شما دائما مشغول سوار شدن بر اسکای هووک ها و شلیک آر پی جی خواهید بود و همیشه در حال مبارزه اید.شاید بهتر بود بازی بیشتر به همان حالت داستان سرایی خودش باز می گشت.
به محض این که روایت بازی از آن پیچش در می آید دوباره سوال های مختلف قبلی در ذهن شما شکل می گیرد و جالب این است که معمولا پاسخ هایی که در ذهن شما هست اشتباه از آب در می آیند و وقتی شما متوجه مضمون و مفهوم “بیکران” می شوید،همه چیز را از زاویه ی دیگری نگاه خواهید کرد.
بعد از پایان بازی و دیدن صفحه ی سازندگان،میلیون ها سوال در ذهن شما وجود خواهد داشت،اما دلیل این سوالات ضعف روایت در پایان بندی مناسب و گره گشایی پیچش های بازی نیست.در عوض،این بازی می خواهد شما دیرباور باشید.یعنی هر چیزی را باور نکنید و تا فهمیدن کامل حقیقت آن را دنبال کنید.البته اگر می خواهید فکر کنید!


باوجود این که رپچر با بیماری روانی،هیولاها و انسان های دروغگویش تجربه ای جذاب است،«بایوشاک : بیکران» دارای روایت داستانی فوق العاده ایست که شایسته است همه آن را تجربه کنند.
این بازی در پوشاندن واقعیت ها در پس راز های عمیق از نسخه های قبلی اش موفق تر است.جای جای بازی پر از نیمه حقیقت(چیزایی که معلوم نیست حقیقت دارن یا نه) است اما بدون توجه به این که داستان کجا پیچ می خورد،یا این که شما در حین بازی چه انتخابی انجام می دهید،شما دوست دارید به عقب برگردید،به عقب برگردید و همه چیز را از اول تجربه کنید؛این دفعه با چشمانی بازتر.

شما دوست دارید که به فانوس دریایی بازگردید?! 


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 1 فروردين 0برچسب:, توسط روزبه

در هفته ای که گذشت و سایت دنیای بازی مشکلاتی داشت خبرهای مهم بسیاری به انتشار رسید که به هر حال باید بر روی سایت قرار بگیرند یکی از مهم ترین اخبار چند وقت اخیر رونمایی از MGS V: Phantom Pain بوده است. همانطور که حدس می زدیم عنوان Phantom Pain که در نمایشگاه VGA رونمایی شد کاملا مربوط به سری متال گیر سالید است و همان نسخه پنجم این سری است.
Phantom Pain,Joakim Mogren به عنوان بازی مستقل و Moby Dick وجود خارجی ندارند

اقای کوجیما در طول مصاحبه خود با «گیم تریلرز» اعلام کرد استودیو Moby Dick کارگردانی با نام Joakim Mogren و بازی مستقلی با نام Phantom Pain وجود خارجی ندارند و همگی حکم تبلیغ برای MGS V: Phantom Pain را دارند. پس تمام حدسیات ما در مورد تریلر Phantom Pain درست بوده است و این عنوان نسخه پنجم سری «متال گیر سالید» می باشد.

اقای کوجیما اعلام کرده است Phantom Pain ماجرا های ۹ سال پس از نسخه قبل را روایت می کند.

همچنین طبق مصاحبه کوجیما هدف از ایجاد نام های تقلبی و عمل کردن به صورت مخفی این بوده است تا بفهمیم «متال گیر سالید» هنوز هم موج بزرگی از طرفداران را دارد یا خیر.

MGS V: Phantom Pain بر روی کنسول PS4 نیز عرضه می شود

Joakim Mogren همان فردی که با صورت باند پیچی در زمان رونمایی Phantom Pain در نمایشگاه بود در توییتر رسمی خود اعلام کرد عنوان MGS V: Phantom Pain برای کنسول نسل بعدی PS4 نیز عرضه می شود.
MGS: Ground Zeroes و MGS V: Phantom Pain دو عنوان جدا از هم هستند

دیروز اقای کوجیما کارگردان سری بازی های Metal Gear Solid اعلام کرد عنوان Ground Zeroes و Phantom Pain با یکدیگر Metal Gear Solid V را تشکیل می دهند و در اصل Ground Zeroes یک مقدمه می باشد. برای همین ذهن برخی از طرفداران به این سو رفت که این دو عنوان در اصل یک بازی می باشند اما کونامی به صورت رسمی اعلام کرد این دو بازی که در دست ساخت هستند به صورت جدا از همه عرضه می شوند و Ground Zeroes زودتر از دیگری به انتشار می رسد. اینطور که معلوم است داستان این دو به هم مرتبط است و به شکلی مکمل یک دیگر هستند. دلیل به وجو امدن این شایعات این بوده است که تریلر منتشر شده در مورد Phantom Pain ترکیبی از تصاویر دیده شده از Ground Zeroes و Phantom Pain بود.

Hayter در Phantom Pain صداپیشگی نخواهد کرد

پس از معرفی نسخه پنجم سری MGS اقای کوجیما اعلام کرد Hayter صداپیشه همیشگی Big Boss دیگر صداپیشه این سری نخواهد بود. این نکته را می توانستیم از دو تریلر منتشر شده بفهمیم که صدای Big Boss تغییر کرده است. کوجیما دلایل خود مبنی بر عدم حضور Hayter به عنوان صداپیشه بازی اینطور بیان می کند که می خواهد چشم اندازی کاملا نو از سری «متال گیر سالید» را به وجود اورد و چیزی تازه باشد.

قبل از این هم اقای Hayter در توییتر خود تایید کرد در سری متال گیر سالید دیگر نقشی ندارد.

همچین Hayter در مورد خاطرات خوب او از Big Boss در توییتر سخن گفته است و اعلام کرده است همچنان علاقه شدیدی به انجام صداپیشگی این شخصیت دارد اما در این مورد حق انتخاب ندارد.


با توجه به تریلر ها و اعلانات phantom pain در تاریخی نامعلوم برای PS3 و Xbox 360 عرضه می شود. هنوز خبری از کنسول های نسل بعد و pc نیست. 


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 1 فروردين 0برچسب:, توسط روزبه

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد